نریماننریمان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

مرد کوچکم نریمان

عید فطر

عید فطر سال 1390 به بعد برای من یاداور بزرگترین و بهترین اتفاقی هست که تو زندگیم رخ داده..... تو در ساعت 4 و پنجان دقیقه صبح روز عید فطر به دنیا اومدی.... یه پسر مو طلایی یه عزیز دل.. یه لوس خانواده.. قربون اون لبات برم وقتی گریه می کنی شکل مربع می شه.. امروز نمی دونم چرا انقد بیتابی می کردی همش گریه می کردی و بهونه می گرفتی.... الانم بالاخره خوابیدی ... قربون قد کوچولوت بشم.... تولدت مبارک
29 مرداد 1391

الهی به امید تو

مامانی من یه گله ازت دارم پسسسسسسسر بلا از بس غذا نمی خوری و خوابت داغونه رفتیم پیش دکترت ابرومون رفت... نه وزن گرفته بودی و نه قدت رشد خوبی داشته..... خیلی نگرانت شدم وزنت 8430 قد هم 73 خسته نباشی   حالا عزممان را جزم کردیم که شما وزن بگیری. ویتامین داری میخوری با چه مصیبتی ولی به هرحال میخوری.. روز اول هرچی میدادم دستت رو میکردی ته زبونت و بالا میاوردی   کلا چند وقتی هست که داری مامان رو اذیت میکنی عیب نداره میذارم به حساب دندونات که داره درمیاد و تو کوچولوی مامان تحمل درد سخت دندون در آوردن رو نداری       عززززیزم جدیدا یاد گرفتی با سر سلام بدی.... از هرچیزی هم که خوشت بیاد سرت رو تکون میدی... عا...
15 مرداد 1391
1